مسافران آسمانی مسافران آسمانی ، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 25 روز سن داره

مسافران آسمانی

خبر فورییییییییییییییییییییی...(5)

خبرنگار مجله خبری خان بابا ، گزارشی برای ما ارسال کردند که خبر جوانه زدن 3 دندون جدید محمدفرزام جون رو اعلام میکنه ، محل این 3 مروارید تازه عبارتند از : چهارمین مروارید : فک بالا ، سمت راست پنجمین و ششمین مروارید : طرفین دندونای 3 و 4 دیگه گل پسرمون داره برای خودش مردی میشه ماشاالله...اما چند شب پیش همچین دستمو گاز گرفت                        که از دردش ، اشک تو چشمام جمع شد... پ.ن :با عذر خواهی فراوان از عروس بزرگ خان بابا به علت عدم انتشار به موقع خبر ارسالی ...
20 فروردين 1391

عکس از ما ، قضاوت از شما

بذار ببینم چطوری میتونم تا بقیه سرشون گرمه ، نقشمو عملی کنم...؟؟؟ آهان فهمیدم...از اینجا باید درش بیارم... ایول به خودم ، الکی خان نشدمااااااا... بذار اینو هم در بیارم...تا هنرنماییم کامل بشه... خان بابا ...ببین از حالا چقدر کار بلدم...؟اساسی تعمیرش کردم برات... خان بابا : آفرین پسرم ، دستت درد نکنه بابا جون... مادرجون: برا گل پسرم اسپند دود کنید و کلی ماچ و بوسه... میبینید دوست جونا...خدا شانس بده ، بهم ریختن شده کار بلدی دارن جای منو هم پیش خان بابا میگیرن...ای روزگار...چکار کنم که خودمم عاشقشوووووووونم ...   ...
18 فروردين 1391

خبر فورییییییییییییییییییییی...(4)

بر اساس آخرین گزارشات ارسالی توسط خبرنگار مجله خبری خان بابا ، پنجمین مروارید  طاها طلا پسر بلا جوونه زد ... خبرنگار ما همچنین اضافه کردند که : ایشون به راحتی و کاملا مستقل از در و دیوار و مبل و کلا اثاثیه منزل قادر به راه رفتن و سرک کشیدن به اطراف و اکناف خونه هستن...                              پ.ن.1 : با قدر دانی از این خبرنگار عزیز(عروس دوم خان بابا) پ.ن.2 : ابراز همدردیه ما رو برای افزون شدن زحماتت پذیرا باش عروس عزیز به باباش رفته دیگه... پ.ن.3 :با همون بوس...
16 فروردين 1391

مهمترین رویدادهای نوروزی ، در خانواده خان بابا

٠١/٠١/١٣٩١ تحویل سال و گردهمایی فرزندان خان بابایی و مادرجون و پذیرایی از میهمانان تا پاسی گذشته از شب... ٠٣/٠١/١٣٩١ جشن سالروز تولد آقا طاها و کلی شادی و خنده و..... تولدت مبارک نفس عمه...عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم تاااااااااااااااااااااااااااااا همیشه... ٠٧/٠١/١٣٩١ تولد عروس سوم خان بابا                                                عزیزم تولدت...
16 فروردين 1391

میلاد طاها جان ، اولین ستاره خاندان خان بابا

بعد از تحویل سال و شادباش سال نو ، خانواده خان بابا خودشونو آماده میکردن تا سالروز یه روز فراموش نشدنی رو جشن بگیرن... صداهایی شنیده میشود...اما نمیدانم صدای چیست... تمرکز میکنم تا بهتر بشنوم...بازم تمرکز ...آهان صدا نزدیکتر شد و کمی واضح...شبیه بهم خوردن دو تا چیز به هم...و باز صدا نزدیکتر به گوشم رسید ...حالا میشه بفهمم... خدای من...چه میشنوم..... صدای به هم خوردن بال معصوم فرشتگان می اید...                صدای یک پرواز                 &nbs...
15 فروردين 1391

روز اول سال نو

همیشه از بچگی عاشق ایام نوروز بودم بخصوص روز اول سال نو...لحظه سال تحویل و دیده بوسی و تبریک گفتن سال جدید ، اینکه یه سال دیگه از عمرمون گذشته و قراره روزای سال جدید رو سپری کنیم حالا چطوری ...؟ خدا میداند... بالاخره زمان تحویل سال 91 هم فرا رسید ...بعد از سال تحویل پسر سوم خان بابا ، زنگ زد و به مادرجون و خان بابا سال نو رو تبریک گفت ،نفر دوم ، پسر دوم خان بابا بود و بعد نوبت پسر بزرگه خان بابا رسید... به سفارش عمو حسین (ته تغاری مادرجون) و به رسم سفره عید ایرانی ، سبزی پلو با ماهی داشتیم و جمع خانواده حسابی جمع بود و کلی دور هم شاد بودیم و خندیدیم...همیشه روز اول سال نو ، مادرجون همه بچه هاشو دعوت میکنه ت...
14 فروردين 1391

خبر فورییییییییییییییییییییی...(3)

به نقل از خبرنگار مجله خبری خان بابا ، سومین مروارید جناب محمدفرزام خان   سه شنبه مورخ 08/01/1391 در لثه فک بالا ، سمت چپ ، جوونه زد و موجبات سرور و شادیه خانواده خان بابایی را فراهم کرد... عروس بزرگه خان بابا   در ادامه گزارش ارسالی به نقل از خان دوم ، اینطور ادامه دادند: آقا جون بنده ( محمدفرزام ) با داشتن 3 دندان جوان و البته تیز ، رسما به جمع کباب خورها پیوسته و بسیار علاقه مندم تا در ضیافت کباب خوران شرکت کنم... در پاسخ به محمدفرزام عزیز ، اعلام شد که خانواده خان بابا روز جمعه مورخ 11/01/1391 به میزبانیه مادرجون و خان بابا برای ناهار به صرف کباب ...
9 فروردين 1391

هدیه نوروزی دردونه های عمه

امسال اولین سالی هست که هر سه تا نوه قشنگ و عزیزمون در جمع خانواده حضور دارن ... از چند روز قبل تصمیم گرفتم براشون هدیه عید نوروز بگیرم  ... اما یه مشکلی وجود داشت آخه من دوست داشتم هدیه هر سه تا فینگیلی مثل هم و هم رنگ باشه ، اما هر چی که گشتم نشد، یعنی هر چی بیشتر میگشتم کمتر میدیدم ، کلی مغازه رفتم اما یا یکرنگ نداشت یا از یه مدل و یه رنگ سه تا سایز مختلف نداشت...   خلاصه سرتون رو درد نیارم ... راستش لباس زیاد بود اما هیچ کدوم نبود که یک شکل باشن... در نهایت راضی شدم که از خیر یک رنگ بودنش بگذرم ... و بعد از کلی جستجو بالاخره یه مدل لباس واسه 3تا جوجو طلا پیدا کردم در سه سایز متفاوت ... ...
27 اسفند 1390