مسافران آسمانی مسافران آسمانی ، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

مسافران آسمانی

شب یلدای 91

1391/11/2 18:04
نویسنده : عمه معصوم
1,639 بازدید
اشتراک گذاری

باز یلدای دیگری آمد...و بهانه ای شد تا دور هم جمع بشیم و فارغ از هیاهوی روزانه و مشغله فکری ، بتونیم ساعتی رو با هم بگذرونیم و یادمون باشه که حضور اعضای یک خانواده در کنار هم ، همان خوشبختی ایست که پی آن میگردیم...

خدا رو شکر که خانواده خان بابا دچار دوری و دلخوری نیست...که قطعا این به تدبیر و بینش مادر و پدر عزیزم بر میگرده...امیدوارم همیشه همه خانواده ها جمعشون جمع  و دلاشون پر از مهر و محبت به همدیگه باشه...

یلدای امسال ، خانواده خان بابا ، مهمون پسر بزرگ

خان بابا بودن...البته با حضور سه تا نوه دوست داشتنی که شادی و گرمای جمعمون رو هزاران برابر کردن...

همه خانواده جمع بودیم و عمو سهراب هم به اتفاق خانوادش یکی دیگه از مهمونای بزم یلدا بودن...

شب خاطره انگیزی بود و خیلی خوش گذشت... بخصوص به عمه معصوم...

همه برام کیک شکلاتی درست کرده بودن...محبت جون که 4 تا کیک آورده بود و البته یکیش فقط مختص من بود ، مریم جون که کیک شکلاتی با مدل ستاره درست کرده بود و کیک فنجونی با طرح قلب و طعم پرتقالی ، منصوره جون هم دو نوع کیک شکلاتی درست کرده بود...

خلاصه در کنار اون همه تنقلات جور واجوری که سحر جون زحمت تهیه کردنشو به عهده داشت ، حسابی کیک بارون شده بودم...آخه هدف همشون از پختن کیک اونم از نوع شکلاتی ، عمه معصوم جون بود...

دوستای عزیز میتونید عکسا رو در بخش دنباله دار مشاهده کنید...

طاها جون :

 

 این هم عکسی از سه خان که هر تلاشی برای نگه داشتنشون کنار همدیگه و گرفتن یه عکس درست و حسابی بی نتیجه موند...

 

محمد جون :

 محمد متفکر ، به چه می اندیشی عزیزم؟

 

 نمایی کلی از میز شب یلدا :

 

 

 

 

 

 

 کیک هندوانه ای که سحر جون خیلی با سلیقه درست کرده بود :

 

 ژله بستنی و هنری دیگر از هنرهای سحر جون :

 کیک شکلاتی با مدل ستاره که مریم جون درست کرده بود و خیلییییییییییی خوشمزه بود...جاتون خالییییییییییی...

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مامان آرشام
1 بهمن 91 11:35
مامان فاطمه
6 بهمن 91 16:29
امیدوارم همیشه در کنار هم خوش و شاد و تندرست باشید.


ممنون از لطفت مامانی
مامان آندیا
8 بهمن 91 0:50
مبارک باشه دلمون براتون تنگیده
بوسسسسسس


مرسی عزیزم ، آندیا جون رو ببوسین
مامان آبتین
16 بهمن 91 21:25
مامان امیر مهدی
21 بهمن 91 0:24
سلام عزیزم کجاییی؟دلمون برات تنگ شده
فاطمه مامان امیرعلی
23 بهمن 91 11:46
واااای چه میز خوشگل و خوشمزه ای.دهنمون حسابی آب افتاد.
ان شاالله همیشه جمع خانوادگیتون گرم گرم باشه.
ماشالا به هر سه خان.هر یکی از یکی آقا تر و پر جذبه تر.


مرسی عزیزم...همش سلیقه سحر جون (عروس اول خان بابا ) بود
لطف داری خانمی
مامان اتنا
24 بهمن 91 11:45
باهات .....تازشم اینا رو تو وب فرزام جونمون دیدیم.من از اون کیک ستاره ای میخواممممممممممممممممممممممممممممم


الهیییییییییییییییی عزیزم بیا اهواز حتما برات درست میکنیم...
باهام چی؟قهری؟نههههههههههههههههههه دخمل عمو دوستتتتتتتتتتتت دارم...
مهسا مامان محمد مهدي
28 بهمن 91 10:22
سلام به به عمه خانوم . دلمون تنگ شده بابا از بس نمي آپي خيلي ميز با سليقه اي چيده بوده اين عروس خانوم گل شما . بابا دهنمون آب افتاد. ان شالا كه هميشه جمع تون جمع و دلاتون گرم باشه. راستي يه سوال اون ميوه سفيد كه با لبو تزيين شده چيه ؟


مرسی مهسا جونم...
نظر لطفته گلم...خداییشم سحر جون با سلیقس...
اون میوه سفیده شلغم هست خانمی...
مامان طاها
30 بهمن 91 9:34
ان شا الله همیشه خوش و خرم و کنار هم باشید.
الهی آمین.


سپاسگزارم از دعای خیرت دوست عزیزم...خداوند همه خانواده ها رو در پناه خودش حفظ کنه...