میلاد محمدفرزام جان ، دومین ستاره خاندان خان بابا
یک بار دیگه خانواده خان بابا ، در انتظار سالگرد یه روز بزرگ و البته همیشه به یادماندنی بودن...
یه روز فراموش نشدنی که با رسیدنش ، خانواده 11 نفریمون به عدد 12 رسید و خنده مهمون لبامون و شادی همراه همیشگیه دلامون شد...
تو یک تابستون گرم گرم ، نسیم خنکی وزیدن گرفت که گرما رو از یادمون برد...
نسیمی که حلقه های اشک شادی رو به چشمامون هدیه کرد و یک پایان شیرین برای انتظار 9 ماهمون شد...
و ما مبهوت از این خنکای نسیمی بودیم که محمدفرزام جون با خودش از بهشت خدا به همراه آورد تا ما رو هم از عطر دل انگیزش سرمست کنه...
چه روز شادی داشتیم و چقدر خوشحال بودیم...
و شاکر درگاه خدایی که لطف بی دریغشو به دفعات به خانوادمون نشون داده و ما رو مهمون خوان الهی خودش کرده بود...
و حالا...
امروز..
یکسال از اون شادیه بزرگ ...
از اون انتظار شیرین...
و وزش نسیم بهشتی میگذره...
روزی که خاندان خان بابا ، برای دومین بار در یک سال ، روی زمین ، میزبان یه فرشته کوچولوی دیگه از آسمون خدا شدن...
امروز خورشید درخشان تر است...و آسمان آبی تر...
نسیم زندگی را به پرواز میکشد...و پرنده آواز جدید می سراید...
امروز بهاری دیگر است...در روز تولد مهربان ترین...
در میلاد کسی که چشمانم با حضورش بارانی است...امروز را شادتر خواهم بود...
دلم را به میهمانی آسمان خواهم برد...و جشنی برای میلادت برپا خواهم کرد...وتمامی گلها و سبزه ها در میهمانی ما خواهند سرود...
عزیزدلم :
میلاد تو شیرین ترین بهانه ایست که می توان با آن به رنجهای زندگی هم دل بست و در میان این روزهای شتابزده ، عاشقانه تر زیست...
میلاد تو ، معراج دستهای من است وقتی که عاشقانه تولدت را شکر می گویم...
عاشقتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتم ، عاشق خنده هات و عاشقترم زمانی که سخت در آغوش میفشارمت...
همیشه خنده رو لبات باشه و یه دنیا شادی تو دلت خونه کنه...
محمدفرزام جان ، متولد 1390/05/11 هست اما برای اینکه همه خانواده بتونن دور هم جمع بشن و در مراسم جشن تولد یک سالگیه دومین گل نوشکفتمون حضور داشته باشن ، مامان سحر و بابا علی ، روز جمعه مورخ 1391/05/13 تولد قند عسل رو جشن گرفتن...
دست مامان جون درد نکنه بابت این همه سلیقه ای که به خرج داده بود و تزئینات زیبایی که همه هنر خودش بود...
از برادر عزیزم که خیلی دوستش دارم و خانم مهربونش تشکر میکنم که خیلی تلاش کردن تا هم از مهمانان به بهترین نحو پذیرایی کنن وهم یه شب خاطره انگیز برای محمدفرزام عزیزم بسازن...انشاالله به همه آرزوهایی که برای آینده و رشد و شکوفاییش دارید ، برسید...
عزیز خاله ، امیدوارم شما هم در آینده قدردان زحمات امروز پدر و مادرت باشی و در برابرشون فرزندی خلف و فروتن باشی...خیلی دوستت دارم از صمیم قلب و برات همیشه بهترین ها رو از درگاه خدا خواستارم...
مناسبت دیگه ی این مهمانی ، ارتقاء رتبه شغلی بابای محمدفرزام جون بود...
علی جان احراز این سمت رو بهت تبریک میگم و آرزو میکنم که همیشه تندرست باشی و درجات بالاتر رو کسب کنی...
لطفا برای دیدن عکسای تولد دومین گل قشنگ خان بابا به قسمت دنباله دار بروید:
اول عکس تزئینات رو میذارم که مامان سحر به تنهایی زحمت تهیه کردنش رو کشیدن...