به جا آوردن سنت مسلمانی(ختنه شدن خان سوم)
پنج شنبه مورخ 31/01/1391 نزدیک ظهر ، خان سوم از نوادگان خان بابایی
محمد آقای گل گلاب ، ختنه شد...
عزیزم انقدر آروم بود و ساکت که باورم نمیشد...معمولا بچه های دیگه خیلی بی تابی میکنن اما نفس عمه خیلی صبوری کرد...الهی قربونت برم عزیزدلم...
فقط بعد از ظهر داشت بازی میکرد و دست و پا میزد که یهو یه کاری کرد و ...بمیرم الهی گریه کرد...طفلکی از زور درد مثل لبو قرمز شده بود...اما با یه کوچولو تکون دادن مادرجون و لالایی خوندن ، زود آروم شد...
انقدر ساکت بود که دیگه مامان مریمی هم برای صبر و تحمل شازده پسر غصه خورد و بعد هم بغض کرد...
وای محمدم عاشقتم عمه...عاشق نگاههای مهربون و عمیقت...عاشق خنده های کوچولوت و زبونی که وقت خنده بیرون میاریش...عاشق مظلومیتت...خیلی دوستت دارم عزیزم...خیلییییییییییییییییی...
عکسای نفس طلایی رو در بخش دنباله دار مشاهده کنید...
تو این عکس تازه رسیدیم خونه و جوجوی آروممون ، تو خوابه نازه...
اینجا جوجو بیدار شده و داره بازی میکنه...
و اینجا...جوجوی عمه...و گریه دلخراش خان کوچولو...
بمیرم من الهی که هیچوقت اشکاتو نبینم بابایی عمه...قربونت بشه عمه الهی...